الهه قلی فلاح در پارالمپیک زمستانی پکن 2022
قلی فلاح اسکیباز نابینای کشورمان در حالی سال ۲۰۱۸ پرچمدار کاروان اعزامی ایران در بازیهای پارالمپیک زمستانی پیونگ چانگ بود،
که چند ماه بعد از این اتفاق کمیته بینالمللی پارالمپیک نشان شجاعت را به وی اهدا کرد.
او در بازیهای پارالمپیک زمستانی ۲۰۲۲ کشور چین نیز حضور بهم رساند.
و بعنوان چهار نماینده پارااسکی ایران در این دوره از بازیها شرکت کرد
الهه قلی فلاح اسکیباز نابینای کشورمان
یکی از نمایندگان ایران است که اواخر بهمن ماه برای حضور در این بازیها عازم چین خواهد شد.
وی در دوره گذشته این بازی ها که سال ۲۰۱۸ در شهر پینگ چانگ کرهجنوبی برگزار شد پرچمدار کاروان ایران بود.
قلیفلاح که از وی به عنوان نخستین اسکیباز نابینای ایران یاد میشود،
اکنون شهرتی جهانی دارد و اهدای نشان شجاعت به او از سوی کمیته بینالمللی پارالمپیک از قلیفلاح یک ورزشکار مطرح ساخته است.
این نشان شجاعت هر ۲ سال یکبار به افراد مختلف داده میشود.
کمیته بینالمللی پارالمپیک این نشان را به پاس سه دهه تلاش رییس کمیته ملی المپیک ایران به محمود خسرویوفا داد
والهه قلی فلاح نیز به خاطر پشتکار و گذر از محدودیتهای ناشی از معلولیت این نشان را دریافت کرد.
قلیفلاح که در رشته اسکی صحرانوردی مشغول تمرین است …
برای حضور در بازیهای پارالمپیک زمستانی ۲۰۲۲ پکن است در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت:
تصور ۲ دوره حضور در بزرگترین جشنواره زمستانی ورزش جهان برای فردی که از محدودیتهای ناشی از نابینایی رنج میبرد سخت است
اما گذر از این محدودیتها نیاز به تلاش و پشتکار دارد.
من با کمک مربیان و حمایت کمیته ملی پارالمپیک، فدراسیون جانبازان و فدراسیون نابینایان توانستم به عنوان نخستین دختر نابینای ایرانی ورزش اسکی را آغاز کنم
و اکنون نیز دومین پارالمپیک خود را تجربه خواهم کرد.
باید از تمام کسانی که شرایط را برای من فراهم کردند تا بتوانم در آوردگاههای بزرگ حضور داشته باشم تشکر کنم.
وی این را هم گفت: اسکی ورزش راحتی نیست و کسانی که در این رشته فعالیت دارند از سختیهای آن باخبرند اما قرار نیست
که تسلیم سختیشویم بلکه باید با آن بجنگیم تا در نهایت بتوانیم روزنهای برای موفقیت پیدا کنیم
من با تلاش خود و حمایت مربیان و سازمانهای ورزشی توانستم از این سختیها عبور کنم.
عبور از سختیهای معلولیت و ورزش در نهایت موجب شد تا افتخار پرچمداری کاروان ایران در سال ۲۰۱۸ به من برسد.
این بانوی اسکیباز ادامه داد: هر چند که در رقابت با اسکیبازان مطرح جهان در آن سال عنوان یازدهم را کسب کردم
اما نخستین حضورم با تمجید کمیته بینالمللی پارالمپیک روبرو شد و این نهاد بینالمللی ورزش یکی از نشانهای شجاعت را به من اهدا کرد.
این نشان برایم با ارزش است چون مطمئنم که تلاشم برای گذر از محدودیتها، فراتر از مرزهای جغرافیایی دیده شده است.
قلیفلاح که دومین حضور پارالمپیکی خود را تجربه میکند در ادامه گفت:
شرایط جغرافیایی و امکاناتی که کشورهای اروپایی و آمریکا شمالی دارند موجب شده تا آنان در ورزش زمستانی سرآمد باشند
و رقابت با قهرمانان این کشورها کار راحتی نیست اما من به دنبال ارتقا جایگاه خود در پکن هستم.
امیدوارم با کمک مربیان و عیسی ساوهشمشکی رییس انجمن پارااسکی به این مهم دست پیدا کنم.
برای رسیدن به مدال و سکوی جهانی راه طولانی در پیش است اما نباید در این مسیر خسته شویم بلکه با تلاش می شود با اراده سختترین راهها را پیمود.
الهه قلی فلاح، دختر نابینای که اسکیباز شد
الهه قلی فلاح در پنج سالگی بر اثر هیدروسفالی و تومور مخچه بیناییاش را از دست داد؛ بعد از جراحی به کما رفت و دکترها ابراز ناامیدی کردند،
ولی به اراده خدای منان به زندگی بازگشت، اما نابینا و فلج شده بود که خوشبختانه مشکل حرکتیاش رفع شد، اما همچنان نابینای مطلق است.
صحبت از الهه قلیفلاح، تنها عضو نابینای تیم ملی اسکی صحرانوردی معلولان ایران است که با همراهی تیم ملی ۱۹ دی ماه عازم رقابتهای جهانی آلمان شد.
دختری که با وجود نابینایی به چهار زبان دنیا مسلط بوده و دانشجوی مترجمی زبان است.
در سه رشته دوومیدانی، اسکیت و اسکی فعالیت دارد و دستی هم بر هنر دارد و پیانو مینوازد.
کارهایی که این دختر پرانرژی قصه امروز ما انجام میدهد
از یک دختر نابینا کمتر دیدهایم یا شاید هم بهتر است بگوییم کلا ندیدهایم، اما به قول خودش از محدودیتها استفاده کرده و برای خود فرصت ساخته است.
تومور مخچه و بازگشت به زندگی الهه قلی فلاح
الهه قلی فلاح داستانش را اینگونه برای ما تعریف میکند:
«تومور مخچه داشتم و در پنج سالگی براثر این بیماری جراحی کردم که به کما رفتم و دکترها گفتند به هوش نمیآید و مرده است، ولی من نمردم و به زندگی برگشتم.»
استارت با دوومیدانی قلی فلاح
این دختر توانمند نابینا از همان ابتدا تلاش کرد استقلال خود را حفظ کرده و توانمندیهایش را به اطرافیان ثابت کند.
ورزش را از دوومیدانی که مادر رشتههاست شروع کرد، او میگوید:
«اول راهنمایی بودم که یک خانم به مدرسه ما آمد و گفت از بچههای نابینا میخواهد تست بگیرد؛
من ناراحت شدم و گفتم ما را مسخره کردهاند، آن روز دویدم، اما دیگر پیگیری نکردم.
سال بعد از آن به فکر ورزش افتادم، به هیئت ورزش معلولان رفتم و آنها پیشنهاد دادند که به رشته شنا بروم،
اما نخستین جلسه سرویس نیامد و حدود یک ساعت معطل شدم،
به من برخورد و گفتم دیگر شنا نمیروم؛ بعد از آن متوجه شدم رشتههای دوومیدانی هم برای نابینایان وجود دارد.
مادرم میگفت وقتی کوچک بودم و بینایی داشتم خیلی تیز و تند میدویدم.
از آذر ۸۷ دوومیدانی را شروع کردم، سه ماه بعد از آن مسابقه دادم و قهرمانی دوی ۴۰۰ متر را در مسابقات کشوری کسب کردم.
در این سالها در مواد مختلف دو توانستم به عناوین قهرمانی زیادی در سطح کشور دست پیدا کنم،
اما به دلیل بدشانسیهای متعددی که شامل شرایط هم میشد همیشه از اعزامهای برون مرزی بازماندم!
بهعنوان مثال در مقطعی در پرش طول صاحب رکورد بودم،
اما اعزام در گروه سنی من انجام نشد و در دوره بعد این گروه سنی نیز مجاز به حضور شد و مثالهایی از این دست باعث شد تا در دوومیدانی،
با اینکه شرایط خوبی از نظر رکوردی داشتم، تجربه برون مرزی نداشته باشم.»
قلیفلاح، صاحب رکورد ۴۲ کیلومتری اسکیت سواری نیز هست و با ثبت این رکورد در محوطه ۵۰۰ متری فرودگاه زنجان، این رشته را ثبت ملی کرد.
الهه میگوید: «یک آقایی به انجمن ما آمد و گفت یک ایده به ذهنم رسیده و میخواهم مبتکر اسکیت نابینایان باشم
از چند نفر تست گرفتند و من را انتخاب کردند که توانستم رکورد ایران را بزنم و ثبت ملی شد.
قرار بود رکورد گینس را هم بزنم که فعلا آن را کنار گذاشتهام و بنا به دلایلی که دوست ندارم مطرح کنم فعلا در گینس اسمم را ثبت نکردم.
رکورد ۷۲ و ۴۲ کیلومتر را در اتوبان و داخل محوطه زدهام.»
جهتیابی و حرکت از طریق صدا
چگونه یک نابینا میتواند اسکیتسواری کند؟ الهه اینگونه جواب میدهد:
«شیوه آموزش اسکیتسواری یک نابینا به این شکل است که یک فرد که به او پیشران میگویند
اسکیت را پوشیده و با فاصله یک یا دو متری درحالیکه یک سیستم صوتی در دست دارد حرکت کرده و شخص نابینا از طریق این صدا جهتیابی و حرکت میکند.
در مدت کوتاهی اسکیتسواری را یاد گرفتم.»
حضور در مسابقات جهانی پارااسکی
اما این دختر ورزشکار به اسکیتسواری هم قناعت نکرد و خیلی زود به تیم ملی پارااسکی راه یافت.
الهه میگوید:
اردیبهشت ماه امسال که در رقابتهای قهرمانی کشور شرکت کردم،
توسط آقای ساوهشمشکی، رئیس انجمن اسکی، استعدادیابی شدم و این اردو، نخستین دعوت رسمی من به تیم ملی بود.
آقای فرهادی مربیام مرا به آقای ساوهشمشکی معرفی کرده بودند و آقای شمشکی گفته بودند با اینکه نابینایان و کم بینایان به من ربطی ندارد
و مسئول انجمن جانبازان و معلولان اسکی هستم ، اما اشکالی ندارد و چون استعداد خوبی دارد هر کاری بتوانیم برای او انجام میدهیم.
اینطوری من شهریور ماه تمریناتم را شروع کردم.
از ۲۵ آذر هم اردوی تیم ملی شروع شد، اما برف نیامد و ما روی آسفالت تمرین میکردیم.
من با هفت جلسه تمرین روی برف رفتم بازیهای جهانی آلمان.
نحوه اسکی کردن یک نابینا
برای خیلیها عجیب است که یک نابینا چگونه میتواند اسکی کند.
الهه میگوید: بهخاطر شرایط من باید حتما با یک همراه اسکی کنم.
هم من و هم همراهم کاملا باید با هم هماهنگ باشیم تا مسیر را به درستی طی کنیم. در واقع باید دو نفر به یک نفر تبدیل شوند.
ارتباط من با همراهم در زمان اسکی کردن از طریق بیسیم صورت میگیرد و مسیرها با اصطلاحات ویژهای به اطلاع من میرسد تا بتوانم جهت را تشخیص دهم.
از اینرو فرد همراه باید کاملا با شرایط نابینایان آشنا و زبان نابینایان را بلد باشد.
معلولیت محدودیت است یا فرصت؟
شعار معلولیت محدودیت نیست بر دل خیلیها نشسته،
اما الهه این شعار را دوست ندارد و میگوید: «من این شعار را قبول ندارم و معتقدم معلولیت محدودیت است.
وقتی این شعار را میدهند به من برمیخورد! بچه که نیستیم چرا سر خودمان را شیره بمالیم؟
محدودیت وجود دارد، اما ما باید آن را تبدیل به فرصت کنیم.
به نظرم هر کسی در هر شرایطی قرار بگیرد مجبور است خودش را با آن شرایط وفق دهد؛
علاقه و اراده مهم است و اگر این دو را داشته باشید هر کار غیرممکنی ممکن میشود.
به هرحال شاید برای هر کدام از ما برخورد برخیها هم باعث ناراحتی شود، اما من قویتر شدهام و سعی میکنم روی خودم کار کرده و تواناییهایم را به دیگران نشان دهم.»
بهدنبال حضور در پارالمپیک و پاراآسیایی
زندگی بدون آرزو سخت است و الهه هم مثل همه افراد آرزوهایی دارد و میگوید: «آرزویم این است که فرد مفیدی برای خودم، جامعه و قشر معلولان باشم.
قطعا بهترین نقطهای که برای هر ورزشکار وجود دارد رسیدن به بازیهای پارالمپیک و کسب خوشرنگترین مدالهاست.
من هم از این قاعده مستثنا نیستم و تلاش میکنم در ورزش حرفهای به جایگاه خوبی برسم.
یکی دیگر از آرزوهایم در زمینه ورزش این است که روزی بتوانم بهعنوان یک مدیر ورزشی مسئولیتی داشته باشم و
با توجه به درکی که از شرایط و نیازهای ورزشکاران دارم، خدماتی به جامعه ورزش کشورم ارائه دهم.»