علی انصاریان پسر پرشروشور فوتبال ایران هم نتوانست برابر کرونا مقاومت کند
و او هم برای همیشه از کنار ما رفت.
خبری پر از غم و اندوه برای تمام هوادارانش و جامعه ورزش کشور ،
این روزها پیر و جوان ، مرد و زن ،ورزشی و هنری ، همه و همه از خدا می خواستند علی را از ما نگیرد .
ولی حکمتش چیز دیگری بود،
دست تقدیر و سرنوشت این را نوشته بود: تا علی خیلی زود برود کنار رفیقش تا مهرداد احساس تنهایی نکند.
علی انصاریان جزو معدود فوتبالیست هایی بود که هم برای استقلال بازی کرد و هم پرسپولیس،
و جالب که برای هر دو تیم محبوب بود و دوستداشتنی.
و این نکته را در احترامی که در ایام اخیر، از طرف تمام تیم های مختلف فوتبال و مطرح کشور، انجام شده می توان دید.
احترامی نه از رنگ ترس و اجبار،
که امروزه برخی در مقابل رئوسای خود می گذارند،
بلکه تماما رنگ عشق می داد و باطنی بود.
اما کم لطفی است فراموش کنیم…
که در طول این سالیان چه مرارت هایی کشید،
و از سوی بسیاری از دوستان و آشنایان امروزی که سعی دارند،
خود را به مرده او نزدیک کنند تا شاید بنوائی رسند، چه آزارهایی که ندید!
البته دیدن کم لطفی و بی محبتی به اهالی ورزش و ورزشکاران کشور امری جدید نیست،
اما نکته ارزشمند در عملکرد اخلاقی این ورزشکار بود که مانند بسیاری از ورزشکاران عزم ترک وطن نکردند،
و بدلایل متعددی از جمله عشق به مادر ماند تا خدمت کند، ماند تا با خنده هایش دل مردم مارا شاد کند.
و همینطور دکتر هاشمیان
امیدواریم کمی عمیق تر نگاه کنیم و بدور از احساسات تقصیر را به گردن شخصی نندازیم،
نه فقط این دکتر بلکه هیچ پزشکی دوست ندارد مریضش فوت کند، و در این راستا کمکاری نمی کند،
شاید بگفته این دکتر اگر واکسن روسی رسیده بود نگرانی کمتر بود.
سخن آخر
در این ایام علی انصاریان های زیادی را از دست دادیم و ننه علی های بسیاری داغدار شدند، راهکارهای پیشگیری از کرونا را جدی بگیریم!